لباس...شلوار.....همه مشکی...
ادکلن خاصی ک بوی تلخش با سیگار قاطی شده...
چایی...قهوه...نسکافه...به هیچ وجه...
همیشه در حال آبِ خوردن...
ساعت 12 شب به بعد تنهایی ...
بعضی شبا ساعت 10 به بعد تنهایی
قدم زدن و بی تفاوت قلیون کشیدن...
همش در حال فکر کردن...فکر پشت فکر...
یه لبخندِ خسته...
همیشه و همه جا...گوشه گیر و تنها...
پشت چراغ قرمز و خریدن فال...
مکالمه های تلفنی در حد 1 دقیقه...
بیشتر وقتا خونه...نت...
سر قرار بیتفاوت...ریلکس و بدون هیجان و عجله...
در برابر خیانت و دروغ یه لبخند خسته و یه نگاه پرحرف...
شبا بیدار...روزا خواب...
صبونه و نهار یکی...اما شام تکی...
همه و همه چی یادگاری(فندک...موبایل...ساعت. ..عطر...دستبند...و....)
نشنیدن صدای آمای دوروبرت..
گوش کردن به آهنگای قدیمی...
بغل کردنِ بالش...
بدون خنده...بدون گریه...
این ها یعنی من!!
1من تنها و خسته و بی تفاوت...
منی که دیگه هیچی برام مهم نیس....
هیچ چیز و هیچ کس....